☆هدیه خدا☆

تولد یسنا

خدا جون شکرت   سلام عزیزم خیلی دلم برات تنگ شده یسنا روز یکشنبه  دهم آبان سال 94 زمینی شد  یسنای عزیزم خوش اومدی امیدوارم سالیان سال زیر سایه پدر و مادرت و  کنار داداش نازت که برا اومدنت لحظه شماری کرده شاد و خوشحال زندگی کنید  دعا میکنم قدمت پر خیر و برکت باشه اقبالت بلند بختت سفید  و سر نوشتت   بر آورده شدن آرزوهات باشه امیدوارم چیزی تو رویاهات نمونه و همه به واقعیت  تبدیل بشه یسنای خوشکلم با تمام وجودم از اومدنت خوشحالم  عزیزم چون هردو  دو دختریم در آینده بیشتر باهم ارتباط بر قرار میکنیم. به امید روز های خوشی که  پیش رو داریم یسنا جون بازم تبریک میگم ... ...
14 آبان 1394

یه خبر دیگه

سلام خوشکلم  خوبی نازنینم ؟! من خوبم هرچند با نداشتن تو برام سخته که ولی به امید داشتنت  نفس میکشم  فردا یسنا زمینی میشه و میاد پیش ما از طرفی مامان هلنا (زنداداشم ) بارداره کلی ذوق کردیم هلنا م میدونه من عشق بچه هستم اومده پیشم  که به صورت محرمانه و در گوشی خبرو  بده "عمه جون گوشتو بیار "بعد خیلی آهسته گفت "مامانم تو شکمش نینی داره " بعدشم منو خیلی محکم بغل کرد کلی ذوق کردی هلنا دوس داره دختر باشه  منم  حدس میزنم دختر باشه تا ببینیم چی پیش میاد   من 5 تا خواهر زاده و برادر زاده دارم و همه رو قبل از تعین حنسیت حدس زدم تازه بامادر شونم شرط بندی میکردم و تا حالا همشون در...
9 آبان 1394

کوروش بزرگ

کوروش   ای انسان هر که هستی  و از هر کجا که ی آیی  چون میدانم که خواهی آمد  بدان من ، کوروش بنیانگذار شاهنشاهی پارس  ایران هستم  و این مشتی خاک که  پیکر مرا در بر گرفته  رشک مبر فرمان دادم  بدنم را بدون تابوت و مومیایی  به خاک بسپارند تا اجزا بدنم  ذرات خاک پارس ایران رابسازد  ...
6 آبان 1394

محرم

                                  حسین جان                به خود میبالم از عشقت ولی                همواره میپرسم ...               چه در ما یافتی آقا : که ما را عاشقت کردی ؟ ...
26 مهر 1394

یوسف و یسنا

سلام چراغ زندگیم  دوس دارم این چند روزم زودتر بگذره و یسنا (برادر زادم ) به دنیا بیاد دیروز  زنداداشم رفته بود سونو گرافی آقا دکی گفته وزنش 2،800 میتونی بستری شی  یا بموونی تا دردت بگیره وزن بچم بیشتر بشه موند تا تقریبا دو هفته دیگه تازه  دکی گفته که چشاش درشته پس لابد شبیه باباشه  این روزا یوسف که داداش یسنا میشه همش بهم میگه عشقم منم همینطور یه بار  هلنا و یوسف اومده بودن خونه ما من به هلنا م گفتم عشقم ...یوسف قیامت کرد  که عشق منی چرا به اون گفتی عشقم خلاصه بعد کلی گریه آرومش کردم ولی  واقعا همچین بغلم میکنه بوسم میکنه که عشقش ثابت میشه ...یه بارم که براش  یه سری اسباب بازی خر...
26 مهر 1394